13 به در و 14 در به در!!!
امسال برخلاف همیشه که باغ خاله بزرگم ایناجمع میشدیم...همه به خاطر اینکه امسال دخترشون ازدواج کرده وبه قولی هنوز با فامیل جدید دوران قربون صدقه ای رو میگذرونند وخودشون باغ فامیل جدید بودند ...پراکندگی صورت گرفت وقرار بر این شد به جز خانواده ی خاله بزرگه که سرگرم فامیل جدیده بودند همه باغ دایی بزرگه جمع بشیم...که درست 11فروردین خبررسانی اعلام کرد که امیرحسین پسرداییم آبله مرغان گرفته! و من وعلی رضا به خاطر ایتکه به محیابانو هم سرایت نکنه تصمیم به پا پس کشیدن شدیم ....صبح 13به در بدون برنامه ریزی قبلی از خواب بیدار شدیم که با دعوت خاله کوچیکه اینا مواجه شدیم که اونا هم هرسال عید رو باخانواده از پایتخت میان تبریز و 13 رو هم ب...
نویسنده :
مامان الی(الهام)
11:40